شب نوزدهم ماه رمضان از زبان ام کلثوم
شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۴ ق.ظ
**************
پدرم(امیرالمومنین) به خانه آمد و به نماز ایستاد. من برای افطار ، در طبقی دو قرص نان جو ، کاسه ای شیر و مقداری نمک قرار دادم و نزد ایشان بردم. پدرم هنگامی که از نماز فارغ شد، به غذا نگاهی انداخت و فرمود «دخترم! هر کس که خوراک و پوشاک او در دنیا بهتر است پرسشش نیز در قیامت نزد خداوند بیش تر است» و سپس فرمود: «به خدا سوگند افطار نکنم تا یکی از دو خورش را برداری.»
**************