مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۱ ق.ظ
**************
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
*
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
*
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
*
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
*
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
*
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
*
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
*
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
*
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
*
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
*
شیخ بهایی
**************