ارادت در قوّت، ارادت در ضعف
**************
«...، ارادت در قوّت، نه مهمّ است و نه صادقانه، ارادت در ضعف، هم مهمّ است و هم صادقانه»
اگر حق و اهل حق، از حیث موقعیّت اجتماعی و قدرت مالی و اقتصادی، در ضعف باشند، به شهادت تاریخ و عقل و وجدان، یا منزوی و بی طرفدارند و یا تعدادی انگشت شمار را دارند (که البتّه صلابت و عزّت اهل حق را نیازی نیز به عدّه و عُدّه ظاهر نیست).
سراسر قرآن کریم و روایات اهلبیت علیهم السّلام و تاریخ و سیره، بر این حقیقت و واقعیّت، گواه و فریادگر است.
قرآن مجید مکرّراً میفرماید که: «هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه او را مسخره کردند و گفتند ساحر یا دیوانه است و ...» و مضامین دیگر (عامّاً یا خاصّاً در این باب، إلی ما شاء الله است.
و برعکس، هر جایی که قدرت اجتماعی یا اقتصادی هست، چه بر حق باشد و چه باطل، مگسان دور شیرینی نیز کثیرند: «الَّذِیِنَ الَّذینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرینَ نَصیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ ... (نساء، 141)»
**************