نعمتهاى مادى و معنوى خداوند
**************
آیا تا وقتی کاری از خودمون برمیاد و هنوز نعمتهای خدا رو به کار نگرفتیم و معطّلشون گذاشتیم یاری خواستن از خدا درسته؟
این درسته که ما همهجوره به کمک خدا نیاز داریم، ولی چرا خدا به ما میگه تا حرکت و تغییری در خودتون ایجاد نکنید من بیش از اینکه الان غرق رحمتتون کردم چیزی پیش پاهاتون نمیذارم؟
باید بالاخره یه روزی قبول کنیم که دعاهای از سر سُستی و خودخواهی چیزی نیست جز یه مسکّن برای آرامشی مقطعی که اونم معلوم نیست خدا ازش راضی باشه!وقتی توی پیلهٔ خواستههای شخصیمون گرفتاریم و برای کمک به همنوعمون کمترین فکر و اقدامی نمیکنیم آیا با عقل جور در میاد که از خدا توقّع کمکی داشته باشیم؟؟
یادمون نره که خدای هر کسی شبیه خودشه!! اگه دنبال خدایِ ناصرِ رحیمِ رئوفِ شکوریم باید یه تلاشی برای داشتن این خصلتهای خوب کرده باشیم.
خیالاتِ خام٘ پختن، کاریه که حتّی بزرگترین ظالمان جاهطلب تاریخ هم تمام عمرشون رو با اونها سر میکنن و ازشون دم میزنن؛ خیالِ بهشت! خیالِ رسیدن به خواستههای معنوی و مادی دهن پُرکُن! خیالِ جلب رضای حق (البته حقی که توش نون و امکانات و قدرت باشه)! خیالِ نجات بشر! و خیال خدایی کردن!!
بیاییم ما که از تکرار رفتارهای خامِ خودپرستانه بپرهیزیم و با برداشتن قدمهای ممکن به یاری دیگران و خودمون عادت کنیم؛ تا اونی که منتظر تغییر ماست دستمون رو بیشتر بگیره.
**************