**************
رییس یک کارخانه بزرگ معاون خود را احضار و به او می گوید:
تعدادی مرد در رخت کن یک باشگاه گلف هستند،
زندانبان به جنایتکاری که به تازگی
پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی
همسرم از سر کار اومد خونه دید خونه بهم ریختس..