نور حکمت

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم ***** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

نور حکمت

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم ***** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

حکومت صالحان

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ب.ظ

**************


در زمان خلافت علی - علیه ‏السلام - در کوفه ، زره آن حضرت گم شد. پس‏ از چندی در نزدیک مرد مسیحی پیداشد . علی  علیه ‏السلام او را به محضر قاضی برد ، و اقامه دعوی کرد که : " این زره از آن من است ، نه آن را فروخته‏ ام و نه‏ به کسی بخشیده ‏ام . و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‏ ام " .

 قاضی به‏ مسیحی گفت : " خلیفه ادعای خود را اظهار کرد ، تو چه می‏گویی ؟ "
 او گفت : " این زره مال خود من است ، و در عین حال گفته مقام خلافت را، تکذیب نمی‏کنم ( ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد ) . " .
قاضی رو کرد به علی
 علیه ‏السلام و گفت : " تو مدعی هستی و این شخص منکر است ، پس بر تو است که شاهد بر ادعای خود بیاوری " .
علی
 علیه ‏السلام خندید و فرمود : " قاضی راست می‏گوید ، اکنون می ‏بایست که من شاهد بیاورم ، ولی من شاهد ندارم " .

قاضی روی این اصل که مدعی شاهد ندارد ، به نفع مسیحی حکم کرد ، و او هم‏ زره را برداشت و روان شد .

ولی مرد مسیحی که خود بهتر می‏دانست که زره مال کی است ، پس از آنکه‏ چند گامی پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت ، گفت : " این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست ، از نوع حکومت انبیاست " ، و اقرار کرد که زره از علی
  علیه ‏السلام است . طولی نکشید او را دیدند مسلمان شده ، و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی‏  علیه ‏السلام در جنگ نهروان می‏جنگد.


**************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">